اعتراف مورخان و دانشمندان
اهمیت موضوع فوق ) وحدت و برادرى در میان قبائل کینهتوز عرب ( از نظر دانشمندان و مورخان حتى دانشمندان و مورخان غیر مسلمان مخفى نمانده و همگى با اعجاب فراوان از آن یاد کردهاند ، به عنوان نمونه : جاندیونپورت دانشمند معروف انگلیسى مىنویسد : ... محمد یک نفر عرب ساده ، قبائل پراکنده کوچک و برهنه و گرسنه کشور خودش را مبدل به - یک جامعه فشرده و با انضباط نمود و در میان ملل روى زمین آنها را با صفات و اخلاق تازهاى معرفى کرد ، و در کمتر از سى سال ، این طرز و روش امپراطور قسطنطنیه را مغلوب کرد ، و سلاطین ایران را از بین برد .
سوریه و بین النهرین و
تفسیر نمونه ج : 3 ص : 31
مصر را تسخیر کرد و دامنه فتوحاتش را از اقیانوس اطلس تا کرانه دریاى خزر و تا رود سیحون بسط داد .
توماس کارل مىگوید : خداوند عرب را بوسیله اسلام از تاریکیها بسوى روشنائیها هدایت فرمود ، از ملت خموش و راکدى که نه صدائى از آن مىآمد و نه حرکتى محسوس بود ، ملتى بوجود آورد که از گمنامى بسوى شهرت ، از سستى بسوى بیدارى ، از پستى بسوى فراز ، و از عجز و ناتوانى بسوى نیرومندى سوق داده شده ، نورشان از چهار سوى جهان مىتابید .
از اعلان اسلام یک قرن بیشتر نگذشته بود که مسلمانان یک پا در هندوستان و پاى دیگرى در اندلس نهادند و بالاخره در همین مدت کوتاه اسلام بر نصف دنیا نورافشانى میکرد .
دکتر گوستاولوبون باین حقیقت این چنین اعتراف کرده است : ... تا زمان این حادثه حیرتانگیز یعنى اسلام که دفعتا نژاد عرب را بلباس جهانگیرى و خلاق معانى بما نشان داد ، هیچیک از قسمتهاى عربستان نه جزء تاریخ تمدن شمرده مىشد و نه از حیث علم یا مذهب نشانى از آن بود .
نهرو دانشمند و سیاستمدار فقید هندى در این باره مىنویسد : ... سرگذشت عرب و داستان اینکه چگونه بسرعت در آسیا و اروپا و افریقا توسعه یافتند و فرهنگ و تمدن عالى و بزرگى را بوجود آوردند یکى از شگفتیهاى تاریخ بشرى مىباشد ، نیرو و فکر تازهاى که عربها را بیدار ساخت و ایشان را از اعتماد بنفس و قدرت سرشار ساخت اسلام بود ...
تفسیر نمونه ج : 3 ص : 32
و کنتم على شفا حفرة من النار فانقذکم منها : شفا در اصل لغت به کناره چاه و یا خندق و مانند آن گویند ، و شاید اطلاق شفه بر لب نیز بهمین مناسبت باشد ، و همچنین استعمال این کلمه در بهبودى از بیمارى نیز بخاطر آن است که انسان در کناره سلامت و تندرستى قرار مىگیرد .
در جمله بالا خداوند مىگوید : شما در گذشته در لبه گودالى از آتش بودید که هر آن ممکن بود در آن سقوط کنید و همه چیز شما خاکستر گردد ! ، اما خداوند شما را نجات داد و از این پرتگاه بنقطه امن و امانى که همان نقطه برادرى و محبت بود رهنمون ساخت .
در اینکه منظور از نار در آیه آتش دوزخ است یا آتشهاى این جهان در میان مفسران گفتگو شده است ، ولى با توجه به مجموع آیه چنین بنظر میرسد که نار کنایه از جنگها و نزاعهائى بوده که هر لحظه در دوران جاهلیت به بهانهاى در میان اعراب شعلهور مىشد ، قرآن مجید باین جمله اوضاع خطرناک عصر جاهلیت را منعکس مىسازد که هر لحظه خطر جنگ و خونریزى آنها را تهدید مىکرد و خداوند در پرتو نور اسلام آنها را از آن وضع نجات داد و مسلما با نجات یافتن از وضع خطرناک گذشته از آتش سوزان دوزخ نیز نجات یافتند .
کذلک یبین الله لکم آیاته لعلکم تهتدون : در پایان آیه براى تاکید بیشتر مىگوید : خداوند این چنین آیات خود را روشن مىسازد تا هدایت شوید .
بنابر این هدف نهائى هدایت و نجات شما است و چون پاى منافع و سرنوشت شما در میان است باید به آنچه گفته شد اهمیت فراوان دهید .